گروه جهاد و حماسه ــ کوروس حمزه، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی صنعتی شریف گفت: پروژه «رحمت» پروژه‌ای محرمانه و کاملاً سری بود که نتیجه جنگ را تغییر داد و باب مهمی بر روی صنعت دفاعی کشورمان گشود.

کوروس حمزه، رئیس اسبق جهاددانشگاهی صنعتی شریف و عضو هیئت علمی این واحد جهاددانشگاهی، در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا درباره آغاز فعالیت خود در جهاددانشگاهی شریف و ورود به پروژه‌های نظامی و دفاعی دوران جنگ تحمیلی گفت: من در جهاددانشگاهی کار می‌کردم، در واقع در سال ۶۱ دانشجوی خارج از کشور در دوره دکتری بودم و در شرایطی که در حال تجربه کردن جنگ تحمیلی بود به کشور بازگشتم تا در مطن خود خدمت کنم.

چون در دانشگاه شریف تحصیل می‌کردم، به همین دانشگاه برگشتم که در آن دوران دانشجوها عمدتاً بر روی پروژه‌های صنعتی مانند راه‌اندازی بخش های صنعتی و فنی و کارخانه ها فعالیت می‌کردند. با شروع جنگ نیز این فعالیت‌ها به سمت پروژه‌های دفاعی و نظامی پیش رفت؛ به طوری که به تدریج کل فعالیت‌های جهاددانشگاهی شریف به این حوزه معطوف شد و من نیز طبعاً به عنوان عضو جهاددانشگاهی وارد این پروژه‌ها شدم.

وی درباره دلایل بازگشتش به ایران و ناتمام رها کردن دوره دکتری در خارج از کشور عنوان کرد: من ایران نبودم که انقلاب پیروز شد و آنجا با انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا ارتباط داشتم و فعالیت می‌کردم. در آن دوران باورمان این بود که باید در خدمت کشورمان باشیم و احساس می‌کردم ادامه تحصیل در آنجا چندان برای کشورم مفید نیست و در زمان جنگ نیز همه باید در خدمت دفاعی کشورمان می‌بودیم.

حمزه با اشاره به فعالیت‌های جهاددانشگاهی شریف ادامه داد: در زمان تأسیس جهاددانشگاهی، در ایران نبودم و در ابتدا جهادسازندگی شریف بود و سپس با تأسیس جهاددانشگاهی، تبدیل به جهاددانشگاهی صنعتی شریف شد؛ از این رو در ابتدا فعالیت‌های علمی انجام می‌دادیم، اما به تدریج با توسعه یافتن نیازهای تخصصی در حوزه جنگ و دفاعی به دلیل ارتباطی که جهاددانشگاهی با سپاه و سایر بخشهای نظامی و صنعتی داشت، این فعالیت‌ها نیز شروع شد.

وی افزود: در ابتدا راه‌اندازی و توسعه صنعتی کشور مطرح بود و در جهاددانشگاهی شریف به دلیل پروژه‌هایی که یکی یکی شروع شد و توسعه پیدا کرد، تعداد افراد نیز به مرور بیشتر شد؛ در برخی سال‌ها تعداد همکاران این واحد جهاد شاید به ۶۰۰ نفر هم رسیده بود و این تعداد به طور مداوم افزایش می‌یافت و برخی نیز به جبهه‌ها رفتند و یا با توسعه صنعتی دفاعی کشور به تدریج جذب این حوزه شدند.

این عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی شریف در ادامه به چگونگی شناسایی نیازها و کمبودها در جبهه‌های رزم بیان کرد: این موضوع از یک سو به مدیریت جهادشریف برمی‌گشت و ارتباطاتی که مدیران جهاد با مدیران ارشد داشتند، این نیازها را اعلام می‌کردند و همچنین ارتباط خوبی نیز با مدیران صنعت مهمات‌سازی پارچین ایجاد شده بود و مدیران آنجا جوانان خوبی بودند که هم دانشگاهی و هم سپاهی در میان آن‌ها بود و از سوی دیگر وقتی به جبهه برای پشتیبانی دفاعی می‌رفتند، متوجه می‌شدند که حوزه دفاعی جنگ چندان قوی نیست؛ بنابراین از حوزه‌های مختلف این نیازها شناسایی و اعلام می‌شد. از این رو از متخصصان جهادشریف که دانش تخصصی داشتند، استفاده می‌کردند. مثلاً در حوزه تولید مهمات، مین، خمپاره و … ضعف‌های فنی وجود داشت و متخصصی هم نبود؛ زیرا این حوزه قبل از انقلاب در دست متخصصان خارجی بود که با پیروزی انقلاب از ایران رفته بودند.

آن‌ها مسائل خود را مطرح می‌کردند و بچه‌های جهاد شریف که عمدتاً دانشجو یا فارغ التحصیلان لیسانس بودند، مطالعه و مسئله را به طور دقیق بررسی می‌کردند و این مراحل بسیار سخت بود و کسی هم فکر نمی‌کرد که

این جوان‌ها بتوانند کاری کنند. اما به تدریج این پروژه‌ها مطرح شد و آنها پس از مطالعه و بررسی و حل مشکل، آزمایش می‌کردند و مسائل و مشکلات فنی دفاعی حل می‌شد و همین موفقیت‌ها زمینه‌ساز ورود به عرصه‌های گسترده‌تری شد.

وی در ادامه به برخی از پروژه‌های مهم دفاعی اشاره و تصریح کرد: در اجرای یک کار عوامل مختلفی تأثیرگذار هستند تا کار به نتیجه برسد. جهاد دانشگاهی شریف کتابی دارد که محرمانه بود، اما اکنون در دسترس است و ۱۰۰ پروژه‌ای که مشخصات آنها اعلام شده در این کتاب وجود دارد و می‌توان به آن مراجعه و مطالعه کرد.

من در بخش برق بودم، بچه‌های دیگر نیز هر یک در دانشکده‌های مشخص گروه‌هایی را تشکیل داده بودند. طبعاً با پروژه‌های مربوط به برق در ارتباط بودم. تعدادی پروژه در حوزه هواپیماهای نظامی اف۵ (F۵) داشتیم که سیستم پیشرفته‌ای داشتند و نیاز به تعمیر و نگهداری آن‌ها بود. در آن زمان به تدریج آسیب می‌دیدند. یکی از کارهای جهاد دانشگاهی، تعمیر مدارهای الکترونیکی این هواپیماها بود و جایگزین کردن با مدارهای جدیدتر. در حالی که همه آنها ساخت آمریکا بود و نقشه‌های تمامی آنها از سوی بچه‌های جهاد شریف، استخراج و بازسازی می‌شد و نیروی هوایی می‌توانست از آنها استفاده کند، وگرنه این هواپیماها زمین‌گیر می‌شدند.

حمزه در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان کرد: شاید اثر بخش‌ترین پروژه در سطح کشور، که در نتایج جنگ نیز مؤثر بود، پروژه‌ای بود که اسم رمزش رحمت بود، یک پروژه سری بود که در جهاد دانشگاهی شریف آغاز شد. در این پروژه با لطف خداوند منشا برکات بسیاری شد. این پروژه اتفاقی رخ داد و چون بر روی تعمیرات و ساخت رمزکننده‌ها برای سپاه کار می‌کردیم، متوجه یک نقطه نفوذ در رمزکننده‌های پیشرفته‌ای شدیم که انگلستان در اختیار صدام قرار داده بود و آن‌ها نیز این رمزکننده‌‎ها را در بالاترین سطح استفاده می‌کردند و برای اطلاع‌رسانی و هماهنگی عملیات جنگ علیه ایران و گزارش دادن درباره آمادگی‌ها، خساراتی که از ایران دیده‌اند و نیازهای خود را از طریق همین رمزکننده‌ها تامین می‌کردند. یکی از این رمزکننده‌ها در اختیار ما قرار گرفته بود، تا بتوانیم از روی آن نقشه‌برداری کنیم و برای خودمان هم بسازیم، اما در این جریان، متوجه یک راه نفوذ شدیم و آن را تبدیل به روشی برای نفوذ قرار دادیم. از این رو یک نمونه را ساختیم و دستورالعمل آن را تهیه کردیم و تست کردیم که موفقیت‌آمیز بود؛ از این سیستم به عنوان یک دستگاه عملیاتی نفوذ، شنود و کشف رمز صحبت‌های آن‌ها استفاده کردیم و آن را به واحد جنگ الکترونیک سپاه تحویل دادیم. یکی از کارهای این دستگاه شنود بود که وقتی رمزگذاری شده صحبت می‌کردند، متوجه نمی‌شدند که اطلاعات آن‌ها در اختیار نیروهای ایرانی قرار می‌گیرد. این دستگاه بابی شد که اطلاعات رمزی و سری آن‌ها را مشخص می‌کرد و اطلاعات ارزشمندی در اختیار رزمندگان ایرانی قرار می‌داد. این موضوع از عملیات کربلای ۵ آغاز شد و تا پایان جنگ و حتی تا عملیات مرصاد مطرح بود و از این تکنولوژی استفاده می‌شد.

وی در ادامه افزود: این ابتکار ما محرمانه بود و حتی مدیران جهاددانشگاهی صنعتی شریف نیز نمی‌دانستند که در این زمینه کاری انجام شده و فقط چند نفر که در این زمینه همکاری می‌کردند از آن مطلع بودند، از این رو فقط عده معدودی از این موضوع اطلاع داشتند و تا پایان جنگ نیز کاملاً محرمانه ماند. البته فضای کشور در زمان جنگ در میان رزمنده‌ها چندان فضای اطلاعاتی نبود و اخبار عملیات و … بسیار راحت در بین افراد پخش می‌شد و از این نظر کشورمان ضربه‌پذیر بود، اما به هر حال جهاد دانشگاهی صنعتی شریف، چون در حوزه دفاعی کار می‌کرد، به طور عادی و نه اینکه از قبل آموزش دیده باشد، این اطلاعات را محرمانه نگه داشت.

حمزه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه محرمانه ماندن این اطلاعات پس از جنگ سبب نادیده انگاشتن پشتیبانی علمی جنگ شد بیان کرد: ما در جهاددانشگاهی چندان اهل تبلیغات نبودیم و نیستیم. مسئولان نظامی نیز در دوران جنگ از این موضوع باخبر بودند، اما ما همه جزئیات را اعلام نمی‌کردیم و مجاز به انتشار هم نبودیم. بعد از جنگ نیز چون شرایط اقتصادی کشور و نیازهای آن تغییر یافت، به ویژه اینکه بیشتر تمرکز بر حوزه دفاعی بود و ما نیز پروژه‌های غیرنظامی انجام نداده بودیم، پس از جنگ مشکلاتی برای بچه‌های جهاد شریف پیش آمد و حوزه دفاعی نیز بودجه چندانی نداشت که پروژه‌هایی را در اختیارمان قرار دهد.

این عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی شریف در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه با پایان جنگ، چه اندازه از توانایی‌های بچه‌های جهاد شریف استفاده شد، یا اینکه آیا با پایان جنگ آنها نیز فراموش شدند، گفت: فراموشی در کشورمان جدی است و ما نیز چندان در حوزه مستندسازی نه از نظر فنی، بلکه اطلاع‌رسانی قوی نبودیم و بعد از جنگ، یک تحول کلی در بخش صنعت دفاعی ایجاد شد و نیازها به شدت کم شد، طبعاً سفارش کارها قطع شد و این ضربه کاری برای ما بود، اما ارتباطمان را داشتیم، بچه‌هایی که توانایی و تخصص خوبی داشند و علاقه‌مند بودند، تعداد زیادی به صنعت دفاعی جذب شدند و اکنون مدیران برجسته‌ای هستند.

لینک کوتاه خبر: http://iqna.ir/fa/news/3751024/

 

 

نظرات